پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

ده نمکی، رسوایی، حرف بسیار و مجال کم

نوشتن درباره آثار مسعود ده نمکی برای من سخت است. نه از آن جهت که خیلی پیچیده اند و نه از آن جهت که غیر قابل فهم اند بلکه از آن جهت دشوار است که خود و او را در یک جبهه ی رسانه ای در حال جنگ می دانم. از این رو این نوشتار را نمی توان به مثابه ی یک نقد کلاسیک سینمایی در نظر گرفت.

ده نمکی فیلمسازی است که نه از سر علاقه به سینما بلکه از سر دغدغه مندی پای به این عرصه گذاشته است. او شیفته ی این هنر مدرن نیست و سینما را ابزاری برای بیان باور ها و دغدغه هایش می داند.

رسوایی، آخرین ساخته ی مسعود ده نمکی نیز از همین جنس است. جنس دغدغه. او تمام دغدغه های خود را در این فیلم گنجانده است و سعی دارد تمام حرف هایی را که در آثار گذشته اش مجال بیانشان را نداشته یک جا بگوید.

او از خانواده ی فقیر جنوب شهری می گوید از دختر خانواده که نزدیک است به فساد کشیده شود از اهالی محل که چشم بد به دختر دارند از حاجی بازاری ریا کاری که با ظاهرالصلاح بودن آبرویی دست و پا کرده و در نهایت از یک روحانی عارف که به نوعی ایده آل ده نمکی محسوب می شود. این ها همه حرف هایی است که ده نمکی در دل دارد و به تصویر کشیده است.

نکته دقیقاً همین جا است. ده نمکی حرف های بسیاری دارد که حالا می خواهد از زبان سینما آن ها را بیان کند.

به طور قطع رسوایی جزو آثار با ارزش سینمای ایران به حساب نمی آید و این دقیقاً بر خلاف نخستین فیلم مسعود ده نمکی (اخراجی ها 1) است. فیلمی که من معتقدم جزو آثار برجسته و جریان ساز تاریخ سینمای ایران است. و این شاید به این دلیل است که یک دغدغه را دنبال می کند و آن هم روایت حضور آدمایی از یک جنس خاص که تا به امروز در سینمای دفاع مقدس مورد غفلت قرار گرفته بود. این درست بر خلاف رسوایی است که آش شلم شوربایی از تمام نگرانی های اجتماعی ده نمکی به حساب می آید.

ده نمکی در پاسخ به این که چرا تمام حرف ها را در یک فیلم می زنی می گوید:به خاطر این که شاید وقت نشود حرف هایم را بگویم.

این نگرانی اگر چه صحیح است اما برای یک فیلم سمی مهلک به حساب می آید همین نگاه ده نمکی باعث شده است که آخرین ساخته ی او یعنی رسوایی به یک منبر وعظ شبیه باشد تا یک فیلم بلند داستانی. ده نمکی تمام حرف هایش را یکجا آورده است و این باعث شده است که فیلم فاقد انسجام قابل قبول و باور پذیری شخصیت ها و داستان شود. بجز اکبر عبدی که مثل همیشه می درخشد بقیه ی بازی ها کارتونی(مقوا) و به دور از واقعیتند.حاج شریف(شریفی نیا) انگار از بازی در این نقش ها خسته شده است و بازی اش بسیار ملال آور و تکراری می نماید. افسانه(شاکردوست) بازی بی قاعده ای دارد و عشوه ها و کرشمه هایش از نقش بیرون زده و انگار بدون نظر کارگردان بازی می کندکه این رنج عظیمی را برای مخاطب به همراه دارد. سایر شخصیت ها هم بازی ساده و سردستی ای دارند. دوربین جز در مواردی بدون شخصیت می نماید.

شاید به واقع بتوان رسوایی را ضعیف ترین اثر ده نمکی به حساب آورد.

با این حال این فیلم نکات ارزشمندی دارد که نباید مورد غفلت قرار بگیرند.

ده نمکی در این فیلم سعادت و رستگاری را تنها در همراهی با روحانیت و دین می داند و بر خلاف فضای مرسوم سینمای ایران اخلاق سکولار را به جای دین ترویج نمی کند. ملاک خوب و بد بودن عرف جامعه نیست میزان و معیار صراحتاً دین است. و این وجه اختلاف رسوایی با سایر آثار مروج اخلاق این روز های سینماست.

با این حال با بسیاری از نقد های بی قاعده که این روز ها به فیلم می شود مخالفم و به نظرم این ها هزینه هایی است که ده نمکی بابت خط شکن بودنش باید بدهد. رسوایی امروز تبدیل به اثر پر فروش دیگری در سینمای ایران شده است و و نشان داده که ده نمکی به خوبی می تواند گیشه را به چنگ آورد. این مسئله جای تأمل بسیار دارد که چگونه آثار فیلمسازن مطرح با استقبال کمی مواجه می شوند و فیلم های بی ادعای ده نمکی این گونه مورد استقبال مخاطب قرار می گیرند. شاید روزی فرا رسد که ده نمکی با آثار ساده و مردمی اش فضای حاکم بر سینمای ایرن را عوض کند. والسلام

حامد یامین پور حامد یامین پور2

اخبار مرتبط