پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

“ما به تکلیف عمل کردیم،خدا 9 دی را روز محبوب خود کرد”

 

غروب عاشورای 88 با حال خاصش به خانه برگشتم.از صبح تاسوعا دو روز بود که هیچ خبری را پی گیر نبودم و هیچ رسانه ای را در دسترس نداشتم و یا فرصت رجوع به آن را نمی یافتم. ولعی خاص مرا به دیدن نخستین اخباری که از تلویزیون پخش می شد راغب می کرد. بخش خبری 20:30 نزدیک بود. اخبار شروع شد. در کنار خانواده به نظاره ی تصاویری از حوادث تلخ آن روز در تهران نشستم. تصاویری که پخش می شد و سخنانی که گوینده ی خبر بر روی آن ها می گفت چنان آب سردی بر دل گرم و داغ دیده ی ما نشست. در تهران چه خبر بود؟! تا کجا رسانده اند گستاخی را این نامردمان بی دین که در لباس هم وطن قاطی ما شده اند. چگونه می توان باور کرد که کسانی که حرمت امام مظلوم کربلا و عزادارانش را هتک می کنند دلسوز خط امام و نظام باشند؟!

آن چه در آن لحظات دیدنی می نمود سربلندی بیش از پیش کسانی بود که در انتخابات به نامزد پیروز رأی داده بودند. کاملاً می شد احساس کرد که سیئات مهندس و یارانش دامن پاک آن هایی را که در انتخابات اصلح را تشخیص نداده بودند گرفته است. شرمندگی آن ها البته حاصل خوبی داشت حاصلی که بواسطه ی آن حضور آن ها را در پاسخ گویی به این اتفاق “حوادث روز عاشورای 88” و شستن دامنشان از این ننگ با حضور در یک راه پیمایی عظیم و تاریخی تضمین می کرد.

همان روز ها بود از مادربزرگم که به واسطه ی اطرافیان به مهندس رأی داده بود شنیدم که گفت: رأی من به مهندس بود زمانی بود که او برابر احمدی نژاد قرار داشت اما او امروز مقابل امام(خامنه ای) ایستاده است.او حرمت عاشورا را نگاه نداشت سیدی اش به سرش بخورد. مادر بزرگم زن مؤمنه ای است اما حزب الهی به معنای مرسوم امروزش نیست لکن آقا را امام خطاب می کند.

محسوس بود آن روز به واسطه ی آشکار شدن دشمنی دشمن دوست نما تمام آرا و نظرها به سرعت وصف ناپذیری در حال رسیدن به نقطه ی مشترک(وحدت حول محور ولایت) بودند.

روز خدا یا بهتر است بگویم روز دیدن جلوه ی نصرت خدا«9 دی» فرا رسید. از در مسجد بر روی کفن هایی که بین جمعیت توزیع می شد دعوا بود.به بعضی ها کفن نرسید. کارد می زدی خونشان در نمی آمد. اما کیست که نداند بی کفنی هم عالم خودش را دارد. به راه افتادیم تا خود را به مسیر اصلی راه پیمایی برسانیم.مردم چنان جویبار از هر کوچه به سوی خیابان اصلی می آمدند تا دریا شوند و غبار فتنه را بشویند. می آمدند تا حباب سبز اموی را بترکانند. می آمدند تا جلبک های سبز رنگی را که بوی بدشان ما را به سبز بد بین کرده بود بشویند و سبزی بهار را که صادقانه و بی ریا بود به خاطرمان آورند.

آن روز ما به تکلیفمان عمل کردیم بعدش دیدیم نتیجه شده بود آن چه هست. بعدش دیدیم که یوم الله شد. دیدیم که در تاریخ ماند. ما مأمور به تکلیف بودیم. نتیجه اما ما را که آن روز به تکلیف قیام کردیم سربلند تاریخ کرد.

زنده باد 9 دی که جلوه ی نصرت خدا بود و برای ما تبدیل شد به عملی صالح و صدقه ای جاری که تاریخ به واسطه ی آن بر حقانیت جمهوری اسلامی و مردمی بودنش و ولایی بودنش و الهی بودنش صحه خواهد گذاشت. زنده باد 9 دی که جوانان پر شور و شعور بسیجی نسل سوم و چهارم را هم پای نسل اول و دوم به میدان آورد تا آن ها هم سهمی در بودن این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی داشته باشند که فردا اگر دلسوزانه خطابه ای کردند بر چسب نبودن در روز های مهم تاریخ انقلاب اسلامی را نخورند.

زنده باد 9 دی. ما به تکلیف عمل کردیم بعدش دیدیم جلوه ی نصرت خدا 9 دی را روز خدا کرده است.

التماس دعا

حامد یامین پور 

اخبار مرتبط