پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

ما فرصت شادی کردن را از شما نمی گیریم. این پیروزی گوارای وجودتان باد…

چهارسال قبل، وقتی کاندیدای محبوبمان با ٢۴ میلیون رای رییس جمهور شد،
 سخت طالب آن بودیم که شادی کنیم.دوست داشتیم به خیابان بیاییم و خستگی یک انتخابات داغ و پر تنش را از تن به در کنیم.
اما وقتی به خیابان آمدیم، جز آتش و دود و اعتراض چیزی ندیدیم.
شیشه خیابانها را شکستید و به مردم و نظام تهمت زدید و همه قواعد سیاسی و
 انسانی را زیرپا گذاشتید و ما “فقط” نظاره می کردیم.
آمدیم برای شادی دلهای دوستانمان “بوق” بزنیم؛ اما دیدیم که بوق زدن به نماد اعتراض تبدیل شد.
شادی رای آوردن کاندیدای محبوبمان را به زهر تبدیل کردید و در جلوی چشم ما،
 رای ما را “دروغ” خواندید…
این خاطرات در ذهنم رژه می روند وقتی می بینم شما را که حالا، با شور و شعف وصف ناشدنی
 به خیابانها آمده اید. شاد هستید و بوق و سوت و کف می زنید.
ما فرصت شادی کردن را از شما نمی گیریم. این پیروزی گوارای وجودتان باد…
بغضم می گیرد وقتی یاد چهارسال قبل و مظلومیت نظام میفتم.
حسرت آن روزها و شادی نکرده ی خود را نمی خورم؛ اما نمی توانم آه نکشم.

ما آه می کشیم اما شما خوشحال باشید…

…………………………………………………..

بعد نوشت:احسنت به نیروی انتظامی که به کسایی که اومدن توی خیابون نزدیک نشد و فضا رو خوب مدیریت کرد و اون ها تا تونستن رقصیدن و شعار دادن(حتی از آقای م م حمایت کردن و خلاصه کم نذاشتن)و 4ساعت هر کاری خواستم کردن و نیروی انتظامی آخر کار با بلندگو از همکاریشون تشکر کرد و خواست که برای تردد مردم کم کم اونجا رو ترک کنن و آخرین جمله فرمانده صحنه یه چیز تو این مایه ها بود:با تشکر از همکاریتون جشنتون خجسته باد.آفرین.این یعنی در گرفتن از شکست.ما هم باید درس بگیریم…

بعد نوشت 2:حتما این مقاله سعد ا… زارعی رو بخونید.
بعد نوشت 3:حتما شکوه شکست نوشته سجادصفار هرندی رو از دست ندید
منبع:وبلاگ علم سیاه

اخبار مرتبط