پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

کوتوله ای که قصد دارد مانع تابش خورشید شود!

به گزارش دزمهراب انصار حزب الله دزفول در پاسخ به نامه یکی از حامیان سران فتنه در دزفول که به مقام معظم رهبری نوشته بود این چنین آورده است :

حرمت شکنان فضا را مهیا دیده اند ، باز هم حرمت شکنی ها در جامعه در حال رشد است، باز هم آفتاب پرستان آفتاب خورده و دارند جان می گیرند، بازهم هم بوی فضای مسموم سیاسی اصلاحات آمریکایی به مشام می رسد و باز هم قلم به دستان این طایفه هفت رنگ دست به کار شده اند. قلم به دستانی که اجیر شده اند تا بشکنند هر آنچه نامی از ارزشها دارد!

قلم بدستان این طایفه هفت رنگ، باز دست به قلم شده اند تا میزان ظرفیت جامعه را در خصوص دفاع از ارزشها را بسنجند؛ و هر روز پنجه بر یکی از ارزشها می کشند،روزی به شعار های آرمانی، روز دیگر به استکبار ستیزی پیرجماران، روز دیگر به وفای کوفیان و روز دیگر به مقاومت و خودباوری و این بار پا را از گلیم خود بسیار فراتر گذاشته و به حریم آفتاب حمله ور شده اند.

کوتوله ای از این جماعت منزوی در قلم فرسایی خود به بهانه ی نامه و انتقاد از حاکمان اسلامی پا در کفش بزرگان نموده است و به زعم خود در پی نصحیت ولی زمان شده است! این کوتوله در نامه خود که با انتشارش در فضای مجازی قصد حرمت شکنی داشته است اینگونه کوشیده است تا به اذهان عمومی جامعه اینگونه وانمود کند که حاکمان دین حرمت های اخلاقی را رعایت نمی نمایند و به گونه ای از اخلاق سخن گفته است که هر کس نداند خیال می کند که این جماعت اسوه های اخلاق هستند،زهی خیال باطل ؛ که اخلاق در برخی از این جماعت از جمله این قلم به دست کالایی کم یاب است.

در حالی از اخلاق سخن می گویند که معلوم نیست کدام اصول اخلاقی به این اشخاص اجازه داده تا انتقاد را جار بزنند و رسانه ای کنند قبل از این اینکه به مخاطب برسانند!

از کلمه «نانجیب» که به فتنه گران و هنجارشکنان بی صفت داده شده است به خشم آمده اند اما در پستوهای فکرهای معیوب خود به این نمی اندیشند که اگر اقدامات فتنه انگیز سال 88 نانجیبی نبود پس چه نام دارند؟!

چادر کشیدن از سر زنان محجبه و هو کشیدن به آنها چه نام دارد؟

رقص و پایکوبی در روز عاشورا در خیابانهای تهران در روز شهادت عزیز ترین انسان در نزد خداوند متعال اگر نانجیبی نیست پس چه هست؟!

عریان کردن مامور در ملأعام در تقاطع خیابان انقلاب و حافظ در آشوب روز عاشورا جز نانجیبی چیزی دیگر نام دارد؟ بعد موسوی آن مراد این اشخاص، آن آشوب گران را امت خداجو خواند!

تهمت به نظام اسلامی به تقلب ،آن هم نظامی که ثمره خون بیش از 220 هزار شهید است، چه نام دارد؟ و اگر این نظام متقلب است پس چه شد که دوباره این جماعت حاضر به تمکین و شرکت در انتخابات شدند و پس از اینکه همفکر آنان رأی آورد انتخابات را دموکراتیک ترین خواندند،مگر انتخابات ریاست جموری یازدهم را همان دولت تقلب برگزار نکرده بود؟! این حرکات غیر از نانجیبی است؟!

به آتش کشیدن اموال عمومی و شخصی مردم ،حمله به پایگاه بسیچ و مساجد و نیروهای بسیجی و به شهادت رساندن آنها چه نانجیبی عنوان دیگری نیز دارد؟ سکوت سران فتنه از این آشوبگران جز تایید آن حرکات بود؟!

نماز خواندن با کفش و روزه خواری در ماه رمضان و دادن شعار نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران ، مرگ بر اصل ولایت فقیه، پاره کردن تصویر امام و رهبری و شعار بر علیه مقدسات جز از افراد نانجیب از چه طایفه ای سر می زند؟!

سران فتنه همه اینها را دیدند و سکوت کردند و هنوز هم سکوت می کنند در حالی که می دانند که خطا کردند و حرمت شکستند و با سکوت خود آبروی نظام را بردند! تا جایی که همجنس بازان در آمریکا و سازمان بی آبروی منافقین نیز از آنان حمایت کرد ولی بازهم آنان سکوت کردند و همچنان سکوت خفت بار خود را ادامه می دهند و افرادی دون پایه و کم مایه در تهران و برخی از شهرستانها همچنان نگارنده نامه به مقام معظم رهبری از آنان حمایت می کنند.

نگارنده نامه به رهبری که جامانده اصلاح طلبان تندرو است حامیان رهبری را افراطی خوانده است، که این اتهام از سوی این اشخاص که کارنامه سیاه در تندروی دارند جز خنده و شیطنت چیز دیگری نیست.

کوتوله ای همچون نگارنده نامه، در پی نام می گردد در این بازار دورنگی و ریا و نفاق و گمان نموده است،هرچند این در بازار دنیایی، سیلی محکمی وجود دارد که خواب را از چشمان این خود خفتگان می رباید.

بدون شک انتشار این نامه در فضای مجازی جز حرمت شکنی و خط شکنی چیزی دیگری نیست و اگر مسئولان امر اقدام قاطعی انجام ندهند بدون شک وظیفه عاشقان ولایت است به وظیفه خود عمل نمایند.

انصارحزب الله شهرستان دزفول

اسفندماه 94

 

اخبار مرتبط