دوستان 30 سال دیر متوجه شدهاند که فرهنگ هم هست/30 سال پیش، آمریکاییها بیلبوردهای ضدایرانی به اتوبانهایشان زدند و ما اینجا گیر کردهایم
اتفاقات سالهای اخیر نشان میدهد که وقتش شده است که در کنار فاز موفق مبارزه سیاسی با آمریکا، مثل خود آمریکاییها وارد فاز مبارزه با آمریکا شویم. سراغ فیلم و مستند و موزیک و نقاشی و … برویم. حرف ما را قبول دارید؟
طالبزاده گفت: متاسفانه دوستان پس از 30 سال متوجه شدهاند که باید کاری جدی در این زمینه انجام شود.بیشترین عامل اتفاق نیفتادن این مبارزه فرهنگی هم«عدم تمرکز» و متوجه نبودن مسئولینی بود که نمیدانستند ما از ابتدای انقلاب وارد جنگ نرم با غرب شدهایم. آمریکاییها از همان روز اول مبارزه با ایران را در این فاز فرهنگی شروع کردند من مستندی ساختم به نام «واقعیت» در همان سالهای اول انقلاب.«واقعیت» شامل مصاحبه با روسای مطبوعاتی تلویزیونی آمریکا در ایران از قبیل شبکههای CBS و NBC و … و نمایش انعکاس وارونه ماجراهای گروگانگیری در ایران از سوی آمریکاییها بود. در این مستند چند گفتگو با دانشجویان ایرانی پیرو خط امام هم بود که در زمان پخش در آمریکا جو کلی حاکم بر نیویورک تغییر کرد
طالبزاده ادامه داد: یکی از صحنههای مستند این بود که تابلویی در تمام اتوبانهای آمریکا نصب شده بود که عکس امام در سمت راست آن قرار داشت و در سمت چپ آن نوشته بودند که «اگر میخواهید با این مرد بجنگید با سرعت 55 مایل رانندگی کنید». این امر برای صرفهجویی در مصرف بنزین انجام شده بود. ما توانستیم با طراح این تابلوها در زیر بنرها مصاحبه کردیم و در مورد نیت و هدف او سوال کردیم. دقیقا همین بود. یعنی آنها این تابلوهای ما را سی و چند سال قبل خودشان زده بودند و ما تازه یادمان افتاده است و آن هم با این وضعیت.
GPS رسانهای فرهنگی ما از اول هم خراب بود
طالبزاده معتقد بود GPS رسانهای فرهنگی ما از اول هم خراب بود و ما هیچوقت نفهمیدیم که کجا باید تمرکز کنیم و کجا را رها کنیم.و اینگونه ادامه داد: ما از ابتدای انقلاب متوجه نبودیم که چه ظرفیت عظیمی در فیلمسازی درباره ایالات متحده و انعکاس عقاید آنها توسط ایرانیها وجود دارد. در دوران جنگ هم زمان مناسبی بود که با متفکرین آمریکایی مصاحبه کنیم و عقاید آنها را نشان دهیم و بگوییم که آمریکاییها چگونه 8 سال پشت صدام ایستادهاند، اما در آن دوران هم این اتفاق نیفتاد و آنها از این موقعیت سوءاستفاده کردهاند و ایرانهراسی را در دنیا ترویج دادند و موفق بودند و توانستند از ایران چهرهای پلید و خطرناک بسازند و در دنیا ترویج دهند.
از او در مورد علت این تاخیر چندین و چند ساله به خصوص در عرصه مستندسازی در مبارزه با آمریکا پرسیدیم و اینکه حالا چه کار کنیم طالبزاده اعتقاد داشت: پس از همان سالهای اول پیروزی انقلاب باید مدیریتی بر این موضوع تصمیمگیری میکرد، ما باید افرادی را پیدا میکردیم که به بقیه آموزش میدادند که متاسفانه نه تنها در این حوزه موفق نبودیم بلکه حتی تلویزیون که وظیفه چنین کاری را داشت هم این کار را نکرد.
«واقعیت» اولین فیلم جنگ نرم ایرانیها/ با شهید آوینی یک مستند ضدآمریکایی ساختیم
و ادامه داد: فکر کنم اولین فیلم ژورنالیستی جنگ نرم همان مستند «واقعیت» بود که گفتیم، بعد از آن هم 10 سال بعد با شهید آوینی مستند «ساعت 25 » را ساختیم و بعد از آن در سال 2006 مستند «یک آمریکا، شمارش معکوس» را برای تلویزیون ایران تولید کردیم.
اگرچه مستند «واقعیت» در آن زمان پخش شد و دیدند که در آن زمان در نیویورک در زمان گروگانگیری ما توانستیم با مردم و با رئیس خبرگزاری CBS و نیز دانشجویان پیرو خط امام در تهران مصاحبه کنیم و همینطور به سراغ فیلمهایی رفتیم که بر علیه ایران در آمریکا تولید میشود اما پس از آن حتی یک نفر هم به سراغ من نیامد که بپرسد آیا کار دیگری انجام میدهم یا خیر؟ این همان عدم تمرکز مدیران را نشان میدهد.
به گفته طالبزاده اما امروز ظرفیتهای بسیاری در این زمینه وجود دارد مثل برگزاری جشنواره «افق نو» و کنفرانس هالیوودیسم که ظرفیت فرهنگی بزرگی برای ایران است و حداقل در این گروههایی که قرار بود به ایران بیایند 20 نفر فیلمساز و اهل رسانهای داشتیم که فعالانه در این زمینهها مشغول به کار بودند.
آخرین سوال ما از طالبزاده در مورد راهکار عینی سینمای ایران برای مبارزه فرهنگی با آمریکا بود که اینگونه پاسخ داد: این کار جدی در محدوده سینما هم میتواند شامل ساخت فیلم توسط ایرانیها باشد و هم سفارش ساخت فیلم توسط خارجیها. اتفاقی که خوشبختانه این کار رو به افزایش است.بهترین راه برای تعریف چهره ایران این بود که برای مردمان خودمان فیلمهایی را تولید میکردیم که وضع داخلی آمریکا را شرح و توضیح میداد.