پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

بایدبرخاست… باید رسید… باید شنید…

ایستاد و ندا سر داد:” آنان که پیشتر رفته اند باز گردند و آنان که هنوز نرسیده اند سریعتر بیایند”
و مگر نه این است که درگذشتگان تاریخ زودتر رفته بودند و آیندگان هنوز نیامده؟.

آری! ندای محمد در پهنای تاریخ از آدم تا هر روزمان جاری ست . باید برخواست … باید رسید … باید شنید… که علی ، امیر المومنین است.
به تمام فرهنگ لغت های جهان بگویید غدیر نه آبگیر که چشمه جوشان و زاینده ی عاشقی ست.
و مگر نه آن است که “و جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی” پس اکسیر زندگی را در قطره قطره جوشش غدیر باید جست که دست علی تنها راه اتصال ما با دست های بر افراشته ی پیغامبر اعظم است.
آیه اکمال دین را می خوانم و فرزندم کودکانه می پرسد ” مگر بنا بود شرّی به پیغمبر برسد که خدا وعده یاریشان را داده ست؟” و همین پرسش کافیست تا سقیفه و کوچه و ریسمان و صفین و جمل و نهروان ، محراب کوفه و تابوت تیر خورده ی حسن و گلوی تیر خورده ی اصغر … و سه نقطه های بی پایان زجرهای شیعه، آهنگ بغض هایم شوند و … لا یوم کیومک یا اباعبدالله.
و هنوز هم که هنوز است ابن ملجم های حافظ قرآن، سر می برند قرآن های ناطق را و نعره می کشند بغضشان با علی را .
عدالت عجیب تقارنی دارد با لحظه لحظه ی علی بودن و همیشه قابیلیان روزگار در پی سربریدن عدالتند.
و تو درست در نقطه ی عطف معادله ی روزگار ایستاده ای و انتخاب با توست . با علی می مانی و زخم های روزگار را به جان می خری و قدم به قدم در سرابالایی انتظار به کمال می رسی یا به قعر لذت های دنیا سقوط خواهی کرد؟
غدیر بوته ی امتحان هر روز ماست…

images

اخبار مرتبط