پایگاه خبری تحلیلی دزمهراب

گذشته از اسکار مسائلی دیگری هم هست.

انتخاب فیلم سینمایی گذشته به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در اسکار از جانب شورای انتخاب در چند روز گذشته با حواشی فراوانی همراه بود. این انتخاب از همان ابتداAIbEiAIAAABDCLf0kI7Vh_2aDSILdmNhcmRfcGhvdG8qKGNiNDZmY2Q3OWM4YzMxMDVmYzc1NDI4MGY0MWE2MWE3M2M5OTQzMzMwAaa0vLzjXwIljKEtLUUpk5s9p_-b آن قدر عجیب بود که بتواند صف آرایی جدیدی در سینمای ایران به وجود بیاورد.

امروز صف موافقان و مخالفان سینمای فرهادی به هم خورده و آرایش جدیدی شکل گرفته است. در میان مخالفین با این انتخاب نام هایی دیده می شود که بعضی از آن ها برای موفقیت فیلم جدایی نادر از سیمین در اسکار به اصغر فرهادی نامه ی تبریک نوشتند.

 موافقان معتقدند که فیلمی باید برای اسکار فرستاده شود که بتواند جایزه ای دریافت کند و نام ایران را بر سر زبان ها بیندازد. مخالفان اما بر این اعتقادند که باید فیلمی ایرانی توان گرفتن جایزه داشته باشد و آن فیلم باید رنگ و بویی از ایران داشته باشد و فیلم گذشته فاقد این ویژگی ها است.

انتخاب فیلم گذشته به عنوان نماینده ایران در اسکار پیش از آن که یک انتخاب ساده و یک گزینش معمولی باشد نشان دهنده ی یک تفکر در سازمان سینمایی است. تفکری که جشنواره های بین المللی و جهانی را چون متر و معیاری برای عملکرد سینمای ایران به حساب می آورد و گرفتن و به اصطلاح درو کردن جوایز جشنواره های جهانی برایش یک آرمان و هدف به حساب می آید.

انقلاب اسلامی یک تحول مهم در دنیای معاصر به حساب می آید که حرف جدیدی برای جهانیان دارد و وجودی نه در امتداد تاریخ تمدن غرب بلکه در عرض آن دارد. مسیری که ما برای خود برگزیده ایم و در آن قدم برداشته ایم در امتداد خون سیدالشهداست و نه در امتداد خون سربازان کلاه سبز جنگ جهانی. ما بر قرار الست با حق تعالی ایستاده ایم و این چنین چگونه ممکن است که با غربی ها که در روزگار بی قراری به سر می برند یکی باشیم.  سینمای ایران باید که آینه ی مردم ایران باشد. مردم ایران حق دارند که خود را در این سینما ببینند. اما آرمان مدیران امروز سینمای ایران سینمای جشنواره ای  و روشنفکری است سینمایی که اتفاقاً بر آن است که سینما را به مثابه ی یک هنر مدرن قلمداد کند و این هنر تکنولوژیک را در جهت بیان درونیات فیلمساز قرار دهد. حالا اگر مردم مخاطب آن شدند فبها و اگر هم نشداند چه باک که دوستان به اصطلاح هنرمند و روشنفکر هستند که مخاطب آن باشند.

از تمام این ها که بگذریم نَفسِ فرستادن فیلم برای اسکار خود جای تأمل بسیار دارد. به خوبی واضح است که مدیران محترم سینمایی که امروز تمام تلاش خود را می کنند که خدای ناکرده دل عزیز سینماگری نشکند و از این انقلاب و این دولت نرنجد این اتفاق را به یاد دارند که سال گذشته همین اسکار فیلم ضد انقلاب اسلامی آرگو را به عنوان فیلم برتر خود  برگزید و همسر رئیس جمهور آمریکا از کاخ سفید به صورت زنده این انتخاب را اعلام کرد.

چگونه ممکن است حضور در یک جشنواره و زرق و برق جوایز جهانی چشمان آقایان را آن قدر بگیرد که این مسئله ی  واضح را نادیده بگیرند؟ خدا می داند.

این حرف ها اصلاً پیش از انتخاب فیلم آقای فرهادی به عنوان نماینده ایران در اسکار موضوعیت دارد و ابتدا آقایان باید تکلیف خود را با این مسائل حل کنند و پس از آن به دنبال انتخاب نماینده برای حضور در اسکار باشند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در موضعی صریح پیرامون حضور در جشنواره های جهانی در دیدار با سینماگران در سال 85 اعلام فرمودند: من با اینکه نه سینمایى هستم و نه با این چیزها ارتباط دارم؛ اما بالأخره مى‌دانید طبعاً اطلاعات ما محدود به راههاى اطلاع‌گیرى شماها نمى‌شود؛ ما اطلاعات وسیع‌ترى داریم. ما خبر داریم که همین مجموعه‌هاى جهانى، از جمله کَن – حالا که اسمش را آوردید – و بعضى از جشنواره‌هاى دیگر، واقعاً دارند کار مى‌کنند؛ اینها هدف دارند. اینها دوست مى‌دارند که از حضور هنرمند برجسته‌ى ایرانى در آنجا، در جهت سیاسى، یک استفاده‌اى ببرند.

این سخنان برای ما که ایشان را بر خود ولی می دانیم حجت است و نقشه راه. حال باید از مدیران سینمایی و به خصوص رئیس سازمان سینمایی که در دانشگاهی درس خوانده است که ما دانش آموختگانش را با ولایتمداری و بصیرت می شناسیم خواست این حرکت را با متر و میزانی به نام بیانات رهبری بسنجد. حضور در اسکار در حالی که سال گذشته به فیلم ضد ایرانی آرگو جایزه داده است چقدر ضرورت دارد. چقدر به سود انقلاب اسلامی است و چه قدر به سود سینمای ایران است؟ راستی برادران سود کدام یک بر دیگری اولویت دارد و اصلاً مگر میان این دو می توان از اولویت سؤال کرد؟ براستی می توان؟!

اخبار مرتبط